دیدگاه‌های اخیر
کویریات در شادی بی بهانه با بهانه … من بارا در مدرسه ها وا شده کویریات در به خوابت آمدم، نبودی! بودم اما… پگاه در آنچه یافت می نشود آنم آرزوست…
بایگانی ماهانه: دسامبر 2011
Once upon a DeCemBer 2
به پایان آمد این سال … بله داره سال نو میشه نه اینکه من حالا خیلی حس سال نو بهم دست داده باشه اما وقتی میبینی هیچ کس تو طبقه ما نیست پنتری خالیه استارباکس پایین خلوته و فود کرت … ادامه‌ی خواندن
نوشته‌شده در عید اومده خونه تکونی کن دلتو
دیدگاهی بنویسید
رویای خونه دیگه رویا نیست
کلا امروز روز خوبی هست و من با نشاط و پر انرژی یک: کله صبح نمرهای این ترم رو برامون اسمس زدن (فرستادن :)) خُب، خوب شد نتیجه دیگه همون شد که آقایون می خواستن و حالا یه کم خیالم … ادامه‌ی خواندن
نوشته‌شده در یه روز خووووب, تهران من
دیدگاهی بنویسید
Once upon a december 1
یک استرسی برم داشته از یک استادی وقت ملاقات حضوری خواستم یکی نیست بگه آخه واسه چی بی اعتماد به نفس خودتو میندازی جلو … حالا در هر صورت تا جمعه وقت دارم که آماده بشم این استاده تو کل … ادامه‌ی خواندن
نوشته‌شده در Uncategorised
دیدگاهی بنویسید
روزهای خاکستری
بعد از یک غیبت طولانی اومدم امتحانام تموم شده، تولدم برگزار شده، امسال 29 نوامبر 29 ساله شدم. اما روزهام خاکسترین این روزها دلم نمیدونه چی میخاد فقط بی بهونه ابری شده آسمونش دنیای پیش روم همش پشت یک پرده … ادامه‌ی خواندن
نوشته‌شده در افسردگی های پنهان
دیدگاهی بنویسید
از روزمرگی هام 